مسئله خانوارهای تک نفره از واپسین دهههای قرن بیستم در برخی کشورهای صنعتی شناخته شده و در قالب نظریه گذار دوم جمعیتی پیش بینی میگردد. در اینجا بعنوان یک مسئله جمعیتی ـ اجتماعی در جامعه آماری پژوهش یعنی جمعیت استان همدان با استفاده از دادههای خام دو درصدی سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395 موجود در پایگاه درگاه ملی آمار ایران مورد پژوهش قرار گرفت. نتایج کلی بیانگر این بودند که نسبت خانوارهای تک نفره در مناطق روستایی اندکی بیشتر از مناطق شهری، در بین زنان بیشتر از مردان، و در بین سالخوردگان بیشتر از افراد واقع در سنین میانی و جوان میباشد. بیشتر خانوارهای تک نفره بیسواد و یا دارای مدارک تحصیلی کمتر و اغلب مالک خانه مسکونی خود بودند. از نظر جنسیتی تفاوتی بین مناطق شهری و روستایی و همینطور بین مناطق با سطوح متفاوت توسعه مشاهده نشد. در مقابل نسبت زنان و مردان در خانوارهای تک نفره با توجه به نحوه تصرف خانه، سن افراد، وضعیت فعالیت، وضعیت تحصیلی و میزان تحصیلات و وضعیت زناشویی از تفاوت معنی داری برخوردار بود. با توجه به اینکه توزیع خانوارهای تک نفره در گروهها و طبقات مختلف سنی، زناشویی، فعالیتی، تحصیلی و جنسیتی با شرایط گذار دوم همخوانی ندارد، این پدیده در جامعه مورد نظر ناشی از شرایط مدرنیته، رشد اقتصادی خدمات، کیفیت رفاه، گسترش تحصیلات عالی، سکولاریسم، افزایش ارزشهای فردگرایانه، خود ابرازی، و خود تحقق بخشی نمیباشد. مرگ و میر همسران، اشتغال و مهاجرت و تا حدودی طلاق تنها زیستی را بعنوان یک سبک زندگی به افراد آسیب دیده تحمیل مینماید.
نویسنده(گان):
یوسف غلامی سفر
چکیده:
کلیدواژه:
جمعیت، خانوار تک نفره، سبک زندگی، گذار دوم جمعیت شناختی