تحدید اصل تسلط در پرتو نظم عمومی و اخلاق حسنه در ساحت خانواده قاعده تسلط بهعنوان یکی از قواعد اولیه و اصلی، با فرض اطلاق، ایجاباً، بهمعنای امکان تصرف مادی یا اعتباری در قلمرو مواردی مثل اموال، حقوق مالی، اَعمال، اوقات، فرصتها، اَعراض و شهرت و تمامیت جسمانی است. سلباً، بهمعنای وجود محدوده مصون از تعرض و حق ممانعت از مزاحمت و ممانعت و سلطه دیگران بر مورد حق است. بهدلیل تأثیرپذیری این قاعده از عوامل بالادستی، بهویژه در ساحت خانواده، واکاوی نفوذ اراده زوجین ذیل این قاعده اهمیت دارد. پرسش اصلی این است که مهمترین عوامل مؤثر بر تحدید اراده زوجین برای تصرف در شئون خود در ساحت خانواده کدام است؟ در پرتو بررسی تحلیلی گستره قاعده تسلط و قواعد مهم و مؤثر بر تحدید اراده زوجین، معلوم شد، اولاً، قاعده تسلط هم حقوق و هم اموال را شامل میشود (الناس مسلطون علی مالِهم و ما لَهم)؛ ثانیاً، در تشخیص حد نفوذ اراده زوجین، باید نسبت بین قاعده تسلط با قواعد بالادستی که حاکم و ناظر بر مقررات پاییندستی است، مثل نظم عمومی و اخلاق حسنه، مد نظر قرار گیرد. بنابراین، شرط نفوذ اراده اشخاص، منوط به عدم معارضه با نظم عمومی است. یعنی اراده اشخاص نباید مناسبات حقوقی را که برای تنظیم تنسیق روابط اشخاص برقرار شده را مخدوش کند. بهعلاوه، نظم عمومی فرهنگی و اخلاقی که حاصل رسوبات فرهنگی و تمدنی قرنهای متمادی است، مصون از تعرض ارادههای طرفین قرارداد است و حاصل این تنافیها، بطلان توافقهای افراد است. ثالثاً، اصل اولی بر نفوذ اراده است و تحدید اراده بهدلیل نیاز دارد اما در برخی موارد مثل امورعفافی، دماء و نفوس این اصل، منقلب میشود و نفوذ اراده است که بهدلیل نیاز دارد.
نویسنده(گان):
حسین جاور ، محدثه اصولی یامچی
چکیده:
کلیدواژه:
اصل تسلط، نظم عمومی، اخلاق حسنه، نفوذ اراده، اراده زوجین، انقلاب اصل، قواعد امری، قواعد تخییری