Skip to main content
• Family as the main pillar to preserve human dignity in the contemporary Muslim world
• Marriage and human dignity in the Muslim family, celibacy and its challenges in the contemporary world
• The function of Hijab in the stability of Muslim family, the significance of Hijab in the maintenance of human dignity
• Islamic sexual ethics in the contemporary world
• Muslim family, cyberspace and entertainment in the contemporary world
• The challenges of the contemporary world for a Muslim family; immigration, abortion, revolutionary transformations in science, population, minority groups…..
• Family and the newly-emerged relations in the contemporary world; adoption, surrogacy, artificial insemination, oocyte donation, fetus donation
• The economics of the Muslim family; mothers with a job, Halal industry…..

تربیت دوگانه یا چندگانه، همراه با تحیر و بی‌هویتی، چالش اشتغال مادران و همسران

نویسنده(گان):
آفرین قائمی
چکیده:

عوامل مختلفی در تربیت فرزند می‌توانند دخیل باشند، لکن اولین و مهمترین این عوامل که چه بسا سایر عوامل را به حاشیه می‌راند، دامان پر مهر مادر و کانون خانواده است. یک انسان از قبل از انعقاد نطفه تا جوانی و حتی بزرگسالی تحت تاثیر والدین خویش، به خصوص مادرش می‌باشد. نقش مادر در تربیت تا آن جا است که گویش افراد به زبان مادری موسوم است. پیش زمینه‌های بینشی و گرایشی والدین و به خصوص مادر، کمابیش به یکایک فرزندان منتقل می‌گردد. پس هر انسانی در وهلۀ اول تحت تربیت مادر و سپس خانواده و فامیل و محیط به رشد و سیر اخلاقی و کمالی خود ادامه می‌دهد. نهاد خانواده در صورتی می‌تواند مجری تربیت به نحو احسن باشد که قبلا خود والدین و سایر اعضاء خانواده دارای تربیت و تجربۀ کافی در انتقال آن به فرزندان باشند. این امر منوط به ارتباط تنگاتنگ مادر با فرزندان و بالعکس است.

 بدیهی است مادر شاغل عمده وقت مفید خویش را خرج شغل وکار خود کرده و نمی‌تواند آنگونه که بایسته و شایسته است در ارتباط پیوسته با فرزند خویش باشد. بالتبع در زمان اشتغال فرزند را به دیگران مثل والدین خود یا پرستار یا مربی مهدکودک و مانند آن می‌سپارند و آنها معلم و الگوی تربیتی برای فرزند وی می‌شوند. چه بسا روش و سیره آنها با روش و منش والدین کودک و به خصوص مادرش، هم سو و یکسان نیست. در این دست موارد کودک دچار دوگانگی یا چندگانگی الگوها و تعالیم تربیتی و دچار تحیر و سردرگمی و حتی بی‌هویتی می‌شود. این مقاله که با روش کتابخانه‌ای گردآوری و به روش تحلیلی ـ تبیینی ارائه می‌شود در صدد بررسی این است که: «یکی از معضلات اشتغال مادران دوگانگی تربیت و گاه تضاد میان تربیت یک کودک میان والدین و فامیل یا مربی مهد است که منتج تحیر و بی‌هویتی فرزند می‌شود».

 اشتغال مادران، به خصوص اشتغالات زمانبر و فرسایشی که به مدت طولانی فرزند از مادر جدا است و مادر پس از کار نیز خسته و فرسوده و بی‌حوصله می‌شود، یکی از اهم عوامل بروز تربیت دوگانه و چندگانه و تحیر و بی‌هویتی فرززند در انتخاب الگوها و منش‌ها است. البته این معضل غیر از معضلاتی است که اشتغالات بیرون منزل برای خود زن و همسر و خانواده ممکن است به دنبال داشته باشد. امید آنکه این مختصر راهنمایی هرچند کوچک باشد برای خانواده‌ها و به خصوص مادرانی که می‌خواهند نسلی را پرورش دهند که با تربیتی سعادتمندانه و با عشق و فداکاری، خود را مهیای رویارویی با مشکلات عدیده زندگی نموده و در برابر رخدادها و بحران‌ها مقاوم باشند.

کلیدواژه:
زن، مادر، خانواده، اشتغال زن، تربیت دوگانه یا چندگانه، تحیر، بی‌هویتی