تربیت هرچند مقولهای عمومی است که دغدغهی همه مکاتب تربیتی جهان است ولی در مکتب اسلام، بنیادهای معرفتی، اصول کنشی، ارزشهای معنابخش و غایت متفاوتی دارد که رسیدن به کمال مطلوب از درگاه احیای کمالات آن و به عینیت درآوردن استعدادهای درونی، هدف غایی تربیت میباشد. در این میان تربیت در سنین کودکی از اهمیتی دوچندان برخوردار است. با ظهور انقلاب اسلامی در ایران، الگویی تربیتی به جهانیان معرفی شد که در افق غایت مطلوب اسلامی از تربیت، تحقق حیات طیبه را هدف انقلاب عنوان نموده و انسانِ انقلاب اسلامی را انسانی در ستیز با استبداد و استکبار تعریف میکند. در واقع انقلاب اسلامی گفتمانی از مقاومت را تبیین نمود که ساخت جامعهی اسلامی از مسیر تربیت انسان مقاوم میگذرد. از این رو پرسشی که محققان حوزه تربیت به ویژه تربیت کودک را به خود مشغول ساخته است، سؤال از "منظومه تربیتی کودک برای ساخت کودک مقاوم در افق گفتمان مقاومت اسلامی" است. نگارنده با بهره گیری از منابع کتابخانهای و کاوش در اسناد مکتوب به عنوان روش تحقیق و در چارچوب نظریه "مقاومت اسلامی" ضمن نقد رویکردهای کلاسیک به تربیت کودک مقاوم و اساساً تقلیل انگاری مفهوم مقاومت در رویکرد سنتی این حوزه، به این نتیجه رسیده است که ارکان تربیتی مؤثر در شکلدهی به هندسهی تربیتی کودک مقاوم چنین است: تصویرپردازی کودکانه از کودکان مقاومت، تجربهی مقاومت در امور فرهنگی_اجتماعی روزمره در زیست والدین، ایثارگری کودکانه در تعاملات روزمره در منزل و خارج آن، انعکاس و انطباق زیست عفیفانهی درون فرهنگی، برنامه بنیاد کردن زندگی کودک، ترسیم واقع گرایانه از آیندهی کودک
نویسنده(گان):
معصومه آذرآئین
چکیده:
کلیدواژه:
مقاومت، اسلام، کودک، تربیت، انقلاب اسلامی.